هفته سی و هفتم
سلام جیگر مامان. الهی فدات، داریم به روز موعود نزدیک میشیم. ١٩ روز بیشتر نمونده. مامانی یادته هفته پیش گفتم بابایی دست گل به آب داده. منم که تا ساعت ١ و نیم نشستم سر لپ تاپ تا کارای نصبشو انجام بدم. بعد از ظهر هم رفتم آشپزخونه کرفس پاک کردم و شستم و خرد کردم و خورشت درست کردم. روی اجاق گازم حسابی تمیز کردم. مامانی چشمت روز بد نبینه، از ساعت ١٠ شب تا صبح ساعت ٦ درد شدیدی داشتم مثل دردهای زایمان. هر ٢ -٣ یا ١٠ دقیقه یه بار می گرفت و ول می کرد. اصلا نتونستم بخوابم تا صبح. الان چند روزه که فقط دراز می کشم. آخه دکتر گفت اگه همینطور ادامه پیدا کنه نی نی ت زود میاد. . امروز که حالم بهتره از صبح نشستم پای لپ تاپ دوباره. باید زور بالا سرم...