عکسهای تولد ارمیا
از اونجایی که بعضی از مهمونامون دیر رسیدن و ارمیا موقع بریدن کیک خسته شده بود و گریه می کرد، نتونستیم عکسای خوبی از اون لحظات بگیریم. بنابراین اکثر عکساش یا قبل از بریدن کیک هستش که اونم دسته جمعی و مناسب قرار دادن تو وبلاگ نیست و یا بعد از بریدن و خوردن کیک ( یعنی محو شدن کیک در عرض سه سوت ) می باشد.
ارمیا در حال بازی با هدیه هایی که براش آوردن:
کیک ارمیا قبل از انهدام:
از اونجایی که سابجکت تولد ارمیا پرندگان خشمگین بود. من هم سعی کردم تمامی تزیینات رو با انگری برد انجام بدم:
نوشته های روی تخم پرنده ها دست خط خودمه که مهمونام کلی به به و چه چه گفتن براش
یه زمونی کنار این عکس پر از بادکنک بود. امان از دست بچه ها در پایان تولد.
موقع غذا کشیدن انقدر درگیر بودم که نشد از تزیینات غذای تولد ارمیا عکس بگیرم و اینجا بگذارم. خیلی حیف شد.
در آخر، ان شالاه تولد 120 سالگیت پسر عزیزم. امیدوارم که بهت خوش گذشته باشه. در ضمن جا داره از همکاریهای بی نظیر بابایی کمال قدردانی رو به عمل بیاریم. دستت درد نکنه بابایی. هیچ کس که از ما تشکر نمی کنه اینجا، بنابراین خودم باید بگم: دست تو هم درد نکنه مامانی، واقعا سنگ تموم گذاشتی .